مقاصدی که با ۲ میلیون تومان میتوان به آنها سفر کرد
نظرات شما
- درباره آرامگاه كوروش كبير
واقعاعالی وباشکوه وپرافتخاراس
سانازمنصوری لرستان
شنبه ۰۳ خرداد ۱۳۹۳ ساعت ۰۰:۴۹:۳۰ - درباره دریاچه بزنگان
چندین بار از این دریاچه زیبا بازدید کرده ام . متاسفانه هر سال از وسعت و مقدار آب آن کاسته می شود. خدمات و نگه داری امکانات اندک توریستی آن نیاز به توجه بیشتر دارد. در اطراف دریاچه و در سنگهای اهکی اطراف فسیل های مختلفی از دو کفه ای و گاستروپود های زیبا یافت می شود . به ویژه فسیل یک نوع دو کفه ای بنام هیپوریت از ویژگی های این منطقه می باشد.
وطن پور حمید رضا
چهارشنبه ۱۶ ارديبهشت ۱۳۹۴ ساعت ۱۸:۳۶:۱۷ - درباره پل صفوي حسن آباد
اطلاعات ناقص عکس آدرس دقیق
داریوش علیزاده
دوشنبه ۲۳ ارديبهشت ۱۳۹۲ ساعت ۰۸:۰۰:۳۵ - درباره مسجد جامع ارومیه
مسجدی با الحاقات و تخریبات زیاد و گاهی مرمتهای ناقص و کم دقت و الحاقاتی به صحن بی ربط که نمی دانم با کدام اصول مرمتی احداث شده اند و با تاریخ ناقص ؟
رحیم عسگری
يكشنبه ۱۳ دي ۱۳۸۸ ساعت ۲۰:۲۴:۰۹ - درباره کوشک اردشیر
کوشک اردشیر در شهرستان دشتستان (برازجان )است
شنبه ۱۷ مرداد ۱۳۹۴ ساعت ۱۲:۳۴:۲۰ - درباره قلعه تک
این روستا در شهرستان کیار و 12کیلومتری شلمزار واقع است دارای جمعیت 700نفری وبه گویش ترکی تکلم می نمایند ارودگاه شهید باهنر آموزش پرورش استان در محل قلعه ساخته شده است
طاهری
يكشنبه ۲۹ دي ۱۳۹۲ ساعت ۲۱:۰۱:۵۴ - درباره ایوان تخت مرمر ( کاخ گلستان)
این ایوان در نوع خود بسیار زیباست. حجاری های قسمت پایین دورتادور ایوان و آیینه کاری زیبا جلوه دیگری به آن میدهد. http://safaridigar.blogfa.com
سحر موسوی
چهارشنبه ۰۲ مرداد ۱۳۹۲ ساعت ۰۸:۵۶:۱۶ - درباره مسجد جامع فیروزآباد
ببخشید قربان مسجد جامع فیروزآباد متعلق به شهرستان میبد میباشد نه اردکان . خواهشا این مطلب رو اصلاح نمایید. متشکر
hamed
يكشنبه ۲۵ مرداد ۱۳۸۸ ساعت ۰۶:۲۴:۲۱ - درباره عفت تجارتچی سلام مطالبی که درباره اولین ها در ایران است خیلی جالب و خواندنی است
دوشنبه ۲۳ آذر ۱۳۸۸ ساعت ۰۹:۲۵:۱۹ - درباره روستاي وشنوه
با سلام به همه دوستاران طبیعت من روستای وشنوه را خوب می شناسم و با آب و هوای آن نیز آشنایی کامل دارم- وشوه روستایی خوش آب و هوا و زیباست که وجود آن در استان خشکی مانند قم بسیار غنیمت است در ضمن بنده عکسهای زیبایی از طبیعت وشنوه دارم که در صورت امکان تمایل دارم در سایت قرار داده شود.
محمد حسینی
پنجشنبه ۲۲ مرداد ۱۳۸۸ ساعت ۱۳:۰۶:۲۱ - درباره دینار کوه
باسلام افتخار می کنم خواستگاه طایفه ام دینارکوه استوار است
محمد
دوشنبه ۱۳ آبان ۱۳۹۲ ساعت ۱۹:۴۵:۴۷ - درباره تپه های سیلک
لطفا آدرس دقیق تر این مجموعه های تاریخی را ذکر کنید. با تشکر فراوان از زحمات شما
علی بلانی
شنبه ۲۲ تير ۱۳۹۲ ساعت ۰۹:۲۱:۲۸ - درباره کاخ اختصاصی
با سلام ، کاربرد این کاخ تغییر کرده
حسین زرین مقدم
شنبه ۱۴ شهريور ۱۳۹۴ ساعت ۱۲:۱۶:۲۱ - درباره آب یل سویی
عالی
ب.م
دوشنبه ۰۹ ارديبهشت ۱۳۹۲ ساعت ۲۲:۵۵:۲۷ - درباره كاخ موزه مرواريد(كاخ شمس پهلوي)
بسیار زیباست! اما حیف و صد حیف و افسوس ....
امیر علی -شوش دانیال
جمعه ۰۵ ارديبهشت ۱۳۹۳ ساعت ۱۱:۴۹:۳۸ - درباره مسجد حکیم
ممنون عالی بود
امیر
دوشنبه ۲۳ فروردين ۱۳۹۵ ساعت ۲۱:۱۹:۳۵ - درباره روستاي آتان
سلام من اهل روستاي آتان هستم روستاي قشنگي داريم خانه ها به طور متمركز و باغ ها در اطراف روستا هستند به علت كم آبي رونق زراعت كم شده ولي همچنان ادامه دارد مادربزرگ و پدربزرگ هاي زيادي در روستا ساكن هستند و چشم به راه فرزندان تا در تعطيلات يادي از آنها كنند
سليمي آتاني
شنبه ۰۱ مهر ۱۳۹۱ ساعت ۱۰:۱۸:۲۰ - درباره قلعه بردوك
قلعه ي بردوك درميان روستاي گودل و حسنلو قرار دارد
پنجشنبه ۱۶ آبان ۱۳۹۲ ساعت ۱۴:۳۴:۰۰ - درباره امامزاده هاشم
انشاالله*میایم زیارت
شمععونی
چهارشنبه ۱۵ خرداد ۱۳۹۲ ساعت ۰۰:۲۱:۰۶ - درباره آرامگاه كوروش كبير
خدا او را رحمت کند
maryam
شنبه ۰۳ خرداد ۱۳۹۳ ساعت ۱۲:۳۳:۲۲
ضرب المثلهای شیرین پارسی
آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د |
ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع |
غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
دادن بديوانگي گرفتن بعاقلي !
داري طرب كن، نداري طلب كن !
دارندگيست و برازندگي !
داشتم داشتم حساب نيست، دارم دارم حسابه !
دانا داند و پرسد نادان نداند و نپرسد !
دانا گوشت ميخورد ، نادان چغندر !
دانه فلفل سياه و خال مهرويان سياه --- هر دو جانسوز است اما اين كجا و آن كجا !
دختر تنبل، مادر كدبانو را دوست داره !
دختر همسايه هر چه چل تر براي ما بهتر !
دختر مي خوهي ماماش را بين --- كرباس مي خواهي پهناش را ببين !
دختر، تخم تر تيزك است !
دختري كه مادرش تعريف بكنه براي آقا دائيش خوبه !
در بيابان لنگه كفش، نعمت خداست !
در بيابان گرسنه را شلغم پخته به ز نقره خام !
در جيبش را تار عنكبوت گرفته است !
در جواني مستي، در پيري سستي، پس كي خدا پرستي ؟!
در جنگ، حلوا تقسيم نميكنند !
در جهان هر كس كه دارد نان مفت، ميتواند حرفهاي خوب گفت !
در جهنم عقربي هست كه از دستش به مار غاشيه پناه ميبرند !
در حوضي كه ماهي نيست ، قورباغه سپهسالاره !
در خانه ات را ببند همسايه تو دزد نكن !
در خانه اگر كس است يكحرف بس است !
در خانه بيعاره ها نقاره ميزنند !
در خانه هر چه، مهمان هر كه !
در خانه مور، شبنمي طوفانست !
در دروازه را ميشه بست، اما در دهن مردم و نميشه بست !
در ديزي بازه، حياي گربه كجا رفته !
در دنيا يه خوبي ميمونه يه بدي !
در دنيا هميشه بيك پاشنه نميچرخه !
در زير اين گنبد آبنوسي، يكجا عزاست يكجا عروسي !
در زمستان يه جل بهتر از يه دسته گله !
در زمستان، الو، به از پلو !
در شهر كورها يه چشمي پادشاست !
در شهر ني سواران بايد سوار ني شد !
در عفو لذتيست كه در انتقام نيست !
در پس هر گريه آخر خنده ايست !
در كار خير حاجت هيچ استخاره نيست ! (( حافظ شيرازي ))
در كف شير نر خونخواره اي --- غير تسليم و رضا كو چاره اي ؟
در نمك ريختن توي ديگ بايد به مرد پشت كرد !
در مجلس خود راه مده همچو مني را --- كافسرده دل افسرده كند انجمني را !
در مسجده، نه كندنيست نه سوزوندني !
در چهل سالگي طنبور ميآموزد در گور استاد خواهد شد !
درازي شاه خانم به پهناي ماه خانم در !
درخت اگر متحرك شدي ز جاي بجاي --- نه جور اره كشيدي نه جفاي تبر !
درخت پر بار، سنگ ميخوره !
درخت كاهلي بارش گرسنگي است !
درخت كج جز بآتش راست نميشه !
درخت هر چه بارش بيشتر بشه، سرش پائين تر مياد !
درخت گردكان با اين بلندي --- درخت خربزه الله اكبر !
درد دل خودم كم بود، اينهم قرقر همسايه !
درد، كوه كوه مياد، مو مو ميره !
درزي در كوزه افتاد !
درس اديب اگر بود زمزمه محبتي --- جمعه به مكتب آورد طفل گريز پاي را . (( نظيري نيشابوري ))
در، هميشه بيك پاشنه نميگرده !
درويش از ده رانده، ادعاي كدخدائي كند !
درويش را گفتند : در دكانت را ببند دهنش را هم گذاشت !
درويش موميائي، هي ميگي و نميائي !
درهفت آسمان يك ستاره نداره !
درم داران عالم را كرم نيست --- كريمان را بدست اندر درم نيست !
دزد بازار آشفته ميخواهد!
دزد باش و مرد باش !
دزد به يك راه ميرود، صاحب مال به هزار راه !
دزد حاضر و بز حاضر !
دزد ، آب گرون ميخوره !
دزد ناشي به كاهدون ميزنه !
دزدي ؟ آنهم شلغم ؟ !
دزدي كه نسيم را بدزدد دزد است !
دست بالاي دست بسيار است . (( در جهان پيل مست بسيار است ... ))
دست بريده قدر دستِ بريده را ميدونه !
دست بشكند در آستين، سر بشكند دركلاه !
دست بي هنر كفچه گدائيست !
دست بيچاره چون بجان نرسد --- چاره جز پيرهن دريدن نيست !
دست به دنبك هر كي بزني صدا ميده !
دست تنگي بدتر از دلتنگي است !
دست خالي براي تو سر زدن خوبه !
دست در كاسه و مشت در پيشاني !
دست دكاندار تلخ است !
دست راست را از چپ نميشناسه !
دست شكسته بكار ميره، دل شكسته بكار نميره !
دست شكسته وبال گردنه !
دست پشت سر نداره !
دست پيش را گرفته كه پس نيفته !
دست كار دل نميكنه و دل كار دست !
دست كه بسيار شد بركت كم مي شود !
دست كه به چوب بردي گربه دزده حساب كار خودشو ميكنه !
دست و روت را بشور منم بخور !
دست و رويش را با آب مرده شور خانه شسته است !
دست ننت درد نكنه !
دست ما كوتاه و خرما بر نخيل . (( پاي ما لنگ است و منزل بس دراز )) (( حافظ شيرازي ))
دستت چربه، بمال سرت !
دستت چو نميرسد به خانم --- درياب كنيز مطبخي را !
دستش بدهنش ميرسه !
دستش به خر نميرسه پالان خر را بر ميدارد !
دستش به دم گاو بند شده !
دستش به عرب و عجم بند شده است !
دستش در كيسه خليفه است !
دستش را به كمرش گرفته كه از بيگي نيفته !
دستش را توي حنا گذاشت !
دستش شيره ايست يا دستش چسبناك است !
دستش كجه !
دستش نمك نداره !
دست، دست را ميشناسه !
دستي را كه از من بريد، خواه سگ بخورد خواه گربه !
دستي را كه حاكم ببره ، خون نداره يا ديه نداره !
دستي را كه نميتوان بريد ، بايد بوسيد !
دشمن دانا بلندت ميكند --- بر زمينت ميزند نادان دوست !
دشمن دانا كه غم جان بود --- بهتر از آن دوست كه نادان بود . (( نظامي ))
دشمن نتوان حقير و بيچاره شمرد . (( داني كه چه گفت زال با رستم گرد )) (( سعدي ))
دشمنان در زندن با هم دوست شوند !
دعا خانه صاحبش را ميشناسد !
دعوا سر لحاف ملا نصرالدين بود !
ديده مي بينه، دل ميخواد !
دير آمده زود ميخواد بره !
دير زائيده زود ميخواد بزرگ كنه !
ديشب همه شب كمچه زدي كو حلوا ؟!
ديوار حاشا بلنده !
ديوار موش داره ، موش هم گوش داره !
ديوانه چو ديوانه به بيند خوشش آيد !
ديگ به ديگ ميگه روت سياه ، سه پايه ميگه صل علي !
ديگ ملا نصرالدين است !
ديگران كاشتند ما خورديم، ما ميكاريم ديگران بخورند !
دو تا در را پهلوي هم ميگذارند ، براي اينست كه به درد هم برسند !
دو خروس بچه از يك مرغ پيدا ميشوند، يكي تركي ميخونه يكي فارسي !
دو دستماله ميرقصه !
دو صد من استخوان بايد كه صدمن بار بردارد !
دو قرت و نيمش باقيه !
دو قرص نان اگر از گندم است و گر از جو --- دو تاي جامه اگر كهنه است و گر از نو .
دود از كنده بلند ميشه !
دود، روزنه خودشو پيدا ميكنه !
دور اول و بد مستي ؟
دور دور ميرزا جلاله ، يك زن به دو شوهر حلاله !
دوري و دوستي !
دوست آنست كه بگرياند. دشمن آنست كه بخنداند !
دوست همه كس، دوست هيچكس نيست !
دوستي بدوستي در، جو بيار زرد آلو ببر !
دوستي دوستي از سرت ميكنند پوستي ؟!
دوصد گفته چو نيم كردار نيست !
دوغ در خانه ترش است !
دوغ و دوشاب در نظرش يكيست !
دل بيغم دراين عالم نباشد --- اگر باشد بني آدم نباشد .
دل سفره نيست كه آدم پيش هر كس باز كنه !
دلاكها كه بيكار ميشوند سر هم را ميتراشند !
دلش در و طاقچه نداره !
دلو هميشه از چاه درست در نمياد !
دندن اسب پيشكشي را نميشمارند !
دنده را شتر شكست، تاوانش را خر داد !
دنيا جاي آزمايش است، نه جاي آسايش !
دنيا دمش درازه !
دنيا را آب ببره ، او را خواب ميبره !
دنيا را هر طور بگيري ميگذره !
دنيا پس از مرگ ما، چه دريا چه سراب !
دنيا محل گذره !
دنيا، دار مكافاته !
دنيايش مثل آخرت يزيده !
ده انگشت را خدا برابر نيافريده !
ده درويش در گليمي بخسبند و دو پادشاه در اقليمي نگنجند .
ده، براي كدخدا خوبه و برادرش !
دهن مردم را نميشود بست !
دهنش آستر داره !
دهنش چاك و بست نداره !
دهنه جيبش را تار عنكبوت گرفته !
دم خروس از جيبش پيداست !
دماغش را بگيري جانش در مياد !
دمش را توي خمره زده است !