مقاصدی که با ۲ میلیون تومان میتوان به آنها سفر کرد
نظرات شما
- درباره اسپی مزگت (مسجد سفید)
سلام من یکی از مردم غیور و سرافراز تالش هستم و برایم سوال پیش آمده مه شما که این همه اطلاعات دقیقی دارید چطور به این فکر نکردید که اگر در یک جایی مسجد باشد بطور قطع در آن جا روستا یا شهری وجود داشته که آلان زیر خاک مدفون است از شما خواهش می کنم که یک تیم عملیاتی برای کشف آن بفرستید من مطمئن هستم که سود زیادی می کنید اگر مایل بودبد با شماره ی 09394069627 تماس حاصل فرمایید با تشکر.
حسین عزیزطولی
پنجشنبه ۲۳ آبان ۱۳۹۲ ساعت ۲۱:۴۳:۰۱ - درباره موزه شهدا
خیلی خوب باید باشد و بیشترم بشه\اما باید خوبه اراِه بشه برای جوان های امروز
عظیمی
سه شنبه ۲۹ فروردين ۱۳۹۱ ساعت ۰۱:۴۲:۰۶ - درباره مسجد جامع فیروزآباد
ببخشید قربان مسجد جامع فیروزآباد متعلق به شهرستان میبد میباشد نه اردکان . خواهشا این مطلب رو اصلاح نمایید. متشکر
hamed
يكشنبه ۲۵ مرداد ۱۳۸۸ ساعت ۰۶:۲۴:۲۱ - درباره بقعه میر شمس الدین
از اطلاعاتي كه درباره شهر زيباي لاهيجان داديد خيلي ممنونم ولي شما عكسهايي از اين اماكن در اينجا گذاشتيد كه مال حدود سي تا چهل سال پيشه و اين اماكن الان كملا شكلشون فرق ميكنه !!!! من به عنوان يه عكاس ميتونم عكسهايي از اين اماكن در اختيار شما بدون هيچ چشم داشتي فقط با خاطر شهر زيبا و ديدني خودم بگذارم ... خوشحال ميشم بتونم با شما همكاري دوستا نه اي در اين مورد داشته باشم ممنونم ميشم جواب
رحيم واعظ صالحي
پنجشنبه ۱۹ آبان ۱۳۹۰ ساعت ۰۱:۱۲:۳۲ - درباره خانه اعلم
به نظر من بافت قديمي جز درد سر ونفرين براي دولت چيز ديگر ندارد افراد اين منطقه به جاي اينكه از وجود اين بافت در نزديكيشان لذت ببرند وافتخاري باشد برايشان ارزو ميكنند از بيخ انشا الله ويران شود چراكه اجازه ساخت 2 تا روي پيلوت مي دهند پس كسي كه سه پسر داشته باشد بايد چكاركند خدا ريشه ظلم رابكند انشاالله
چهارشنبه ۰۳ آبان ۱۳۹۱ ساعت ۱۶:۰۹:۰۱ - درباره قلعه فلک الافلاک
کاش یه توضیح کوتاه هم به زبان انگلیسی مینوشتید که راحت تر بتونم با دوستانم در خارج کشور به اشتراک بزارم
فاطمه محمدی
دوشنبه ۰۶ بهمن ۱۳۹۳ ساعت ۰۰:۴۰:۲۶ - درباره سازه های آبی شوشتر
اثر بسيار زيبا وعظيم است اما متاسفم که مسولين به ان رسيدگي نمي کنند
مرتضي وثوق
دوشنبه ۲۲ اسفند ۱۳۹۰ ساعت ۰۱:۲۱:۴۳ - درباره چمن متحرك
چرا عکس نمیزارید.سایت اصلا کامل نیست.کاشکی هرکسی کار خودشو درست انجام میداد....
دوشنبه ۲۴ تير ۱۳۹۲ ساعت ۱۱:۱۹:۵۹ - درباره روستای گرماب
اولا روستا نیست و شهره... دوما چشمه داره ولی چشمه آب گرم نیست...
مهدی آقاخانی
چهارشنبه ۲۵ مرداد ۱۳۹۱ ساعت ۱۴:۲۲:۴۹ - درباره قلعه اسعدیه چلیچه
از دژ اسد خان تا باغ اسعدیه اگر کتاب بخوانیم از روستایی با نام چلیچه از محال میزدج چهار محال گفته شده که دراین کتاب از وجود دژی مستحکم در نزدیکی این روستا سخن گفته. همین نوشته باعث شده تا عموم فکر کنند که این باغ اسعدیه همان دژ اسعد خان است. در پاسخ این گفته ها باید بگم که اولا مجموعه ی کنونی که در گذشته دو کوشک با شکوه و مجلل داشته از لحاظ دسته بندی جزو باغ ها دانسته می شده نه دژ یا قلع
محمد نیکپور راستابی
پنجشنبه ۰۲ مرداد ۱۳۹۳ ساعت ۱۶:۳۹:۰۹ - درباره امام زاده سيدابراهيم
بنای این امامزاده واقعا مردم رو شگفت زده می کنه حیف کسی این بنا رو نبینه
سید رضا رحیمی
دوشنبه ۳۰ آبان ۱۳۹۰ ساعت ۱۰:۵۹:۵۶ - درباره بقعه پير برحق (جارسوز)
با سلام بعد از بازدید اندره گدار باستان شناس معتقد بود که یکی از گنبدهای کاملا رگه داراست .نمونه دیگر این گنبد فقط در سمنان دیده شده است.
لیلا بهرامی
دوشنبه ۰۲ دي ۱۳۸۷ ساعت ۱۱:۰۱:۱۰ - درباره آب گرم گنو
سلام خدمت دوسان واقعا یک جای خیلی باصفا و جالب بود امکانات زیادی نداشت ولی ارزش شو داشت خیلی هم خوش گذشت
وفه
چهارشنبه ۲۰ خرداد ۱۳۹۴ ساعت ۰۹:۴۶:۵۶ - درباره چشمه رچی
That's the smart thinking we could all bneefit from.
Marylouise
يكشنبه ۱۸ دي ۱۳۹۰ ساعت ۱۹:۱۱:۴۴ - درباره بقعه سید رکن الدین
عالیه فوق العاده است با سپاس و تقدیر فراوان از شما
اناهید
يكشنبه ۱۶ تير ۱۳۹۲ ساعت ۰۶:۴۳:۳۸ - درباره مسجد جامع ارومیه
میشه اطلاعات بیشتر درباره این بنا در اختیارم قرار بدید ممنون میشم
نیلوفر خلیلی
جمعه ۰۴ اسفند ۱۳۹۱ ساعت ۱۵:۲۷:۰۴ - درباره روستای سرآبله
سلام لطفا منبع این مطلب را معرفی کنید
مسعود
چهارشنبه ۱۲ شهريور ۱۳۹۳ ساعت ۱۵:۱۷:۳۳ - درباره معبد مهري مراغه و مقبره ملا معصوم
خیلی خوب بود ممنون ازتون
منیژه پاسخی
پنجشنبه ۱۷ فروردين ۱۳۹۱ ساعت ۱۳:۴۹:۴۸ - درباره تنگ تیزاب
تنگ تیزاب از توابع استان فارس هست
هوشمندی
سه شنبه ۱۹ دي ۱۳۹۱ ساعت ۱۰:۰۳:۳۶
درباره خليل سمائي جابلو
سید حسن محسنی
شنبه ۰۲ خرداد ۱۳۸۸ ساعت ۱۸:۱۱:۰۲
عبدا.. عامري |
|
عبدا.. عامري پيشينه: متولد 1301 تهران فارغ التحصيل دانشگاه هنرهاي زيبا شناخت رنگها در كودكي و در سنين هفت، هشت سالگي براي من اتفاق افتاد. يادم ميآيد صبح يك روز تابستاني، وقتي از خواب بيدار شدم، چشمم به ديوار كاهلگي روبهرو افتاد كه از باراني كه در نيمههاي شب باريده بود، هنوز خيس بود و نور آفتاب روي كاهها و سنگريزهها كه از دل ديوار بيرون زده بودند افتاد و تلفيق عجيبي از رنگهاي زرد طلايي، قهوهاي روشن، خاكستريهاي خوش رنگِ سنگريزهها با آبي لاجوردي آسمان، سبزي درختان و ابرهاي سفيد بهوجود آمده بود. اين تصوير براي هميشه در ذهنم ماندگار شد و از اين به بعد جهان رنگها، در من جان گرفتند و با من زندگي كردند.» عبدالله عامري در يك خانواده كاملاً مذهبي و در محله امامزاده يحيي، چسبيده به خيابان ري و از نقاط قديمي تهران، كه در ميانه شمال و جنوب شهر قرار گرفته بود و بافت اجتماعي متوسطي داشت، متولد ميشود. «روبهروي امامزاده يحيي و نزديك خانه ما مسجدي بود كهبهخاطرم هست تابستانها مردم روي پشتبام آن نماز ميخواندند. در وسط حياط مدرسه مسجد درخت چنار كهنسالي قرار داشت كه محيط دور تنه آن شش متري ضخامت داشت و شاخ و برگ گسترده آن سايهبان تمام حياط مسجد و پشتبام آن ميشد. كشف نقاشي اتفاق مهمي در كودكياش بود. او ناخواسته زباني را ميفهميد و درك ميكرد كه ميتوانست با آن سكوت كلامي را جبران كند. «گاهي از مدرسه كه برميگشتم برادر بزرگتراش را ميديدم كه در حال خط كشيدن روي ديوار است. من اول چيزي نميفهميدم ولي محو تماشاي خطخطيهاي او ميشدم. يواش يواش ميديدم كه اين خطها گل ميشوند، خانهها يا كوه ميشوند. فهميدم كه چنين كاري هم ميتوان كرد. من هم شروع به كشيدن شكلها و نقشها روي ديوار كردم. از اينكه ميتوانستم شكل اشيا را بكشم بينهايت مسرور ميشدم. بعد از مدتي ياد گرفتم كه با مدادرنگي منظرههايم را هم رنگ كنم. يك بار عكس منظرهأي را كه روي كارت پستال بود با مداد رنگي كشيدم. وقتي ديدم كه نقاشي من هم شبيه عكس روي كارت شده بهقدري ذوق زدهشدم كه آن را به همه نشان دادم. تشويق خانواده ودوستان مرا در اين كار دلگرم ميكرد.» به راهنمايي دائي خود براي ادامه تحصيل به هنرستان ميرود و ديپلم نقاشي ميگيرد. از جمله استادان او عليمحمد حيدريان و رسام ارژنگ بودند. بعداز هنرستان بلافاصله و بدون كنكور ورودي وارد «هنركده هنرهاي زيبا» ميشود.(۱۳۱۹) عبداله عامري مانند بسياري از هم نسلانش كه از اولين فارغالتحصيلان دانشكده هنرهاي زيبا دانشگاه تهران بودند، در دوران تحصيل با نوگرايي در نقاشي و با مكاتبي مثل امپرسيونيسم و پست امپرسيونيسم آشنا ميشود و تجربه ميكند، و در دورههاي بعد از تحصيل، هم پاي نگرشهاي تازهاي كه در حيطه نقاشي مطرح ميگردد، به تجربه اندوزي خود ادامه ميدهد. بدين ترتنيب او با بسياري از گرايشهاي رايج در نقاشي مانند كوبيسم، نقاشي انتزاعي و نيمه انتزاعي، سوررئاليسم ونيز چشمداشت و توجه به هنر ايراني را تجربه ميكند و سرانجام بنا به خواسته خود و با توجه به حال و هواي موضوع نقاشي، تكنيك و يا سبكي را بهكار ميگيرد. «معتقدم كه نقاش بايد تكنيكهاي مختلفي كار كند تا هر مضموني را با تكنيك مناسب خودش بتواند بيان كند. وقتي به موضوعي فكر ميكنم، به اين هم ميانديشم كه اين موضوع را با چه تكنيكي بهتر ميتوان بيان كرد و سرانجام سراغ همان تكنيك ميروم. به همين جهت هم كارهاي من داراي يك روش و تكنيك ثابت نيستند و به شيوههاي اكسپرسيونيستي، سوررئال. آبستره و امپرسيونيست كار كردهام.» او كه با طبيعتسازي استادانهاي كارش را شروع كرده در بند آن شيوه كه هم در آن محدوده او را ميستايند، نميماند. به ساختن پردههاي اكسپرسيونيستي همچون منظره قهوه خانه ييلاقي و پل سرچشمه در بينيال دوم و سوم رو ميكند در همان اوان به كارهاي «پست امپرسيونيستي» توجه ميكند لحن كارهاي وانگوگ و سزان و گوگن را در فضاهاي سبز، آبي، قهوهاي آن دورهاش ميتوان شنيد. در دورهاي به فضاي آبستره فيگوراتيو ميرسد و «تابلو بار سنگين» اوج كارهاي اين دوره اوست كه خود ميگويد اجازه نمايش آن را سالها به او نداده بودند. چارپاياني كه تور پر از كاه را حمل ميكنند با خطوط مختصر قرمز و سياه خيلي سريع ساخته شده و از دور به مسامحه كلافهاي زرد را ميمانند كه در تپههاي كروي و درختان گردو پيچيده سبز در افقي دوراني همچون منظومهاي از حجمهاي رنگين گرد هم ميچرخند تا نماي جلوي تابلو كه گرايش و ريزش رنگها به جلو - با هجومي به آينده - بيننده را ميخكوب ميكند، آن دوران سرسامآور به سطح مستوي پايان ميپذيرد. او از اين هم فراتر ميرود، در تابلوي توفان، شيروانيها و درختان چنان از ريشه كنده شده و در هوا به شتاب دور شدهاند كه نقاش فقط رد حركت سريع حجم رنگي آنها را نشان داده است. اين تابلو حركت محض رنگ در فضا ست. به رغم تمام تنوع كاري كه عبدالله عامري در پيش گرفته است، دو نكته به طرز بارزي در كارهاي او به چشم ميخورد: نكته اول مفهومگرايي در آثار اوست. «هنرمندان بايد در راه تعالي و پيشرفت جامعهشان فعال باشند. كار من فقط بازي با چهار تا رنگ نيست. يك ظرف هر چقدر هم زيبا باشد، ولي اگر از غذاي مناسب تهي باشد، هيچ شكم گرسنهاي را سير نميكند. نقاشي بايد علاوه بر زيبايي، داراي مفاهيم عالي هم باشد تا هم مردم از آن استفاده كنند و هم خودش. خداوند گفته شما هم در مقابل خودتان، و هم در برابر جامعه مسئول هستيد. اينها را هنرمند بايد با كار خودش نشان دهد، و الا اگر غير از اين باشد، مردم خيلي زود اثر او را فراموش ميكنند.» كارهاي اساتيد گذشته قبل از ميكلآنژ، رافائل، حتي نقاشيهاي پيكاسو، كه بسيار مدرن هستند، تنها بهخاطر ظاهر زيباي آنها پابرجا نيستند، بلكه محتواي آنها هم داراي ارزش هستند.» نكته ديگري كه در آثار او قابل اعتنا ميباشند، عشق به طبيعت است. طبيعتي كه مظهر لطف خدا به بندگانش است. اين عشق را بهخصوص در همه مناظري كه از طبيعت كشيده ميتوان مشاهده كرد. رنگهاي روشن و درخشان مناظر او، انعكاسي از صفا، خلوص، پاكي و نيز اعتنا به «نگارگري ايراني» است. اين توجه او به نگارگري را از دورگيريهايي كه گاه بهكار ميگيرد ميتوان تشخيص داد. در تابلو «مهتاب» خانوادهاي را ميبينيم كه روي پشتبام يك آسياب آبي خوابيدهاند. بر فراز آسمان، قرص كامل گاه از لابهلاي ابرها، زمين را نورباران ميكند. روستايي كه در دل كوه و زير نور ماه لميده، هنوز كاملاً بهخواب نرفته است. گويي نسيم ملايمي برگ درختان را با وزش خود به حركت درآورده است. فضا آكنده از صداي خفيف باد در ميان برگ درختان و همهمه جويبار است. مرد هنوز بهخواب نرفته و غرق در تفكر است. او به چه چيزي فكر ميكند؟ طبيعتاً آنچه دغدغه نقاش است: «من عاشق اين مهتاب هستم. اين سكوت شب و مهتابي كه در آن حال و هواي عرفاني به آدم دست ميدهد و آدم را به تفكر درباره راز خلقت ميبرد.» شايد در جستجوي همين سكوت و نور ماه بود كه سالها پيش محله امامزاده يحيي را كه ديگر صفاي كودكياش را نداشت ترك گفت و در منطقهاي از كرج كه آن موقع نقطه دنج و خلوتي بود سكونت كرد و ميكند. |
|
تعداد بازدید : 1923 |
تعداد نظرات : 5
5 نظر درحال تایید است و یا بدلیل مغایرت با ارزشهای انسانی حذف شده است
|
نظر خود را در مورد عبدا.. عامري ثبت کنید.
|
آثار عبدا.. عامري